: منوي اصلي :
صفحه اصلي وضعيت من در ياهو پست الكترونيك پارسي بلاگ
ورود به مدیریت درباره من
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
ندا [163]سحر [154]سیماب [225][آرشیو(3)] : لوگوي وبلاگ : : لينك دوستان من : ***پاییز طلائی***اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزارنوید شاهد : لوگوي دوستان من : : آرشيو يادداشت ها : I FOUND GOD TODAYTo friendsزندگی...کلاس فلسفه و توپمولانااز همه چیز دلپذیر ترخدادستان دعا کنندهسخنانی گرانبهااهدای عضوچهارشنبه سوری پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید اهدای عضو.... چهارشنبه 86 بهمن 3 ساعت 8:58 عصر آن گاه که پرنده ی سپید روح مان عروج معنایش را جشن می گیرد، آن گاه که قفل قفس سنگین جسم گشوده می شود،تا برویم و از ان بالا ها،نگاه کنیم به آن چه در زمین بر جای گذاشته ایم، چه قدر زیبا خواهد بود اگر آن قدر کاشته باشیم،که سبزی و طراوت کاشته هامان،پرنده ی روحمان را ،آن بالا ها ،سرمست کند. آن جا دیگر پرهای زمینی مان به کار نمی آیند،پس می توانیم آن را به کبوتران پر شکسته ی زمینی قرض دهیم، تا وقتی از آن بالا نگاه کردیم،زیبایی باغ مان با تحرک پرواز پرندگان، با جست ونشست هاشان به این سو و آن سو،دو چندان شود. آن روز از آن بالا خواهیم شنید: گرومپ، گرومپ، گرومپ، .......... آری این قلب من است که در سینه ی آن پرنده ی کوچک،شادمان می تپد. آه که من امروز چه قدر خوشحالم!! چه زیباست اگر قلبم،پس از مرگم به سان روز های پیش از آن در سینه ای کوبد،پیام مهربانی را نوشته شده توسط : سحر نظرات ديگران [ نظر] :لیست کامل یاداشت ها : آیا می دانی مومن کیست؟قصه عشق!خدای من این جاستInterview with god[عناوین آرشیوشده]
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
***پاییز طلائی***اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزارنوید شاهد : لوگوي دوستان من : : آرشيو يادداشت ها : I FOUND GOD TODAYTo friendsزندگی...کلاس فلسفه و توپمولانااز همه چیز دلپذیر ترخدادستان دعا کنندهسخنانی گرانبهااهدای عضوچهارشنبه سوری پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید اهدای عضو.... چهارشنبه 86 بهمن 3 ساعت 8:58 عصر آن گاه که پرنده ی سپید روح مان عروج معنایش را جشن می گیرد، آن گاه که قفل قفس سنگین جسم گشوده می شود،تا برویم و از ان بالا ها،نگاه کنیم به آن چه در زمین بر جای گذاشته ایم، چه قدر زیبا خواهد بود اگر آن قدر کاشته باشیم،که سبزی و طراوت کاشته هامان،پرنده ی روحمان را ،آن بالا ها ،سرمست کند. آن جا دیگر پرهای زمینی مان به کار نمی آیند،پس می توانیم آن را به کبوتران پر شکسته ی زمینی قرض دهیم، تا وقتی از آن بالا نگاه کردیم،زیبایی باغ مان با تحرک پرواز پرندگان، با جست ونشست هاشان به این سو و آن سو،دو چندان شود. آن روز از آن بالا خواهیم شنید: گرومپ، گرومپ، گرومپ، .......... آری این قلب من است که در سینه ی آن پرنده ی کوچک،شادمان می تپد. آه که من امروز چه قدر خوشحالم!! چه زیباست اگر قلبم،پس از مرگم به سان روز های پیش از آن در سینه ای کوبد،پیام مهربانی را نوشته شده توسط : سحر نظرات ديگران [ نظر] :لیست کامل یاداشت ها : آیا می دانی مومن کیست؟قصه عشق!خدای من این جاستInterview with god[عناوین آرشیوشده]
: لوگوي دوستان من :
: آرشيو يادداشت ها : I FOUND GOD TODAYTo friendsزندگی...کلاس فلسفه و توپمولانااز همه چیز دلپذیر ترخدادستان دعا کنندهسخنانی گرانبهااهدای عضوچهارشنبه سوری پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید
I FOUND GOD TODAYTo friendsزندگی...کلاس فلسفه و توپمولانااز همه چیز دلپذیر ترخدادستان دعا کنندهسخنانی گرانبهااهدای عضوچهارشنبه سوری
وبلاگ قالب
وبلاگ حب الحسین اجننی
وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند
وبلاگ شلمچه
ما صاحبی داریم
برای سفارش قالب به دو
وبلاگ اول می تونید
سر بزنید
اهدای عضو....
آن گاه که پرنده ی سپید روح مان عروج معنایش را جشن می گیرد،
آن گاه که قفل قفس سنگین جسم گشوده می شود،تا برویم و از ان بالا ها،نگاه کنیم به آن چه در زمین بر جای گذاشته ایم،
چه قدر زیبا خواهد بود اگر آن قدر کاشته باشیم،که سبزی و طراوت کاشته هامان،پرنده ی روحمان را ،آن بالا ها ،سرمست کند.
آن جا دیگر پرهای زمینی مان به کار نمی آیند،پس می توانیم آن را به کبوتران پر شکسته ی زمینی قرض دهیم،
تا وقتی از آن بالا نگاه کردیم،زیبایی باغ مان با تحرک پرواز پرندگان،
با جست ونشست هاشان به این سو و آن سو،دو چندان شود.
آن روز از آن بالا خواهیم شنید:
گرومپ،
..........
آری این قلب من است که در سینه ی آن پرنده ی کوچک،شادمان می تپد.
آه که من امروز چه قدر خوشحالم!!
چه زیباست
اگر قلبم،پس از مرگم
به سان روز های پیش از آن
در سینه ای کوبد،پیام مهربانی را
نوشته شده توسط : سحر
نظرات ديگران [ نظر]
آیا می دانی مومن کیست؟قصه عشق!خدای من این جاستInterview with god[عناوین آرشیوشده]